بیانات حضرت آیتالله علوی بروجردی دامظله در دیدار با وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری، معاونین و هیئت همراه
بسم الله الرحمن الرحیم
عدم ارتباطات کافی میان حوزه و دانشگاه در گذشته
بنده ابتدا حضور شما را در بیت یکی از خدمتگزاران به شیعه خیر مقدم عرض می نمایم. افتخار مرحوم آیت الله بروجردی خدمتگزاری به اسلام بود و یکی از خاطراتی که ما از فوت ایشان حضور هیاتی از دانشگاه تهران در زمان رحلت ایشان بود برای عزاداری ایشان، که در آن زمان خیلی اتفاق ویژهای بود و رفت و آمد میان حوزویان و دانشگاهیان بسیار غیر معمول بود.
متاسفانه ما در گذشته ارتباط زیادی میان حوزه و دانشگاه نداشتیم. یک سری شخصیت های حوزوی شاخص بودند که فعالیت هایی می کردند اما روابط خیلی قوی نبود.
وزارت علوم مغز کشور است
امروز وزارت علوم به منزله مغزی است برای این کشور و سیاستگزاری های شما برای مدیریت امکانات علمی جوانان ایرانی که از تواناییهای هوشی بالایی برخوردارند بسیار حائز اهمیت است. موقعیت های زیادی میز برای رشد جامع در کشور وجود دارد و بحث بر سر این است که امکانات باید مدیریت شود.
نکاتی که شما فرمودید و اثراتی که ما از وضعیت تحریم ها میبینیم واقعی است و اگر دشمنان در تعاملات دارویی و غذایی مشکلاتی ایجاد میکنند، طبعا در تعاملات علمی مشکلات بیشتری ایجاد خواهند کرد. اما به هر حال امکانات موجود باید مدیریت شود و این که ما توانایی پشت سر گذاشتن مشکلات را کسب کردهایم حاصل کار دانشگاه پس از انقلاب است.
همانطور که شما گفتید امروز تعداد دانشگاه ها و طبعا دانشجویان ما خیلی زیاد شده است. زمانی در همین شهر قم اطبای هندی حضور داشتند. در صنایع هم از ارتش گرفته تا صنایع نفت ما در دست آمریکایی ها و خارجی ها بود. اما امروز جامعه علمی ما به رشدی رسیده است که میتواند بسیاری از نیاز های کشور را تامین کند. البته این حد کافی نیست و اهداف بزرگتری در پیش روی ما وجود دارد.
نسبت به جایگاه اصلی هنوز عقب هستیم
جایگاهی که ما باید در دنیا داشته باشیم بسیار جلوتر از این نقطه ای است که در آن ایستاده ایم. البته به قول مرحوم امام خمینی (رحمه الله علیه) باید در بین ما خودباوری وجود داشته باشد و اینکه بدانیم از دیگران چیزی کم نداریم و توانایی هایی که دیگران دارند بین ما نیز موجود است و فقط آنها کار بیشتری میکنند. اینکه غربی ها به چنین پیشرفت هایی در علوم و صنایع مختلف رسیده اند به دلیل تلاش و زحمت زیادی است که کشیده اند. ما نیز باید بتوانیم در جامعه علمی صدای تاثیرگذاری داشته باشیم که به جای تابع بودن، دیگران را تابع خود کنیم. تبعیت در مسائل علمی با زور و پول ممکن نیست و این نیز شاخصه علم است و ما امیدواریم این روند به آنجا منتهی شود.
لزوم هماهنگی هر چه بیشتر میان وزاتخانه های آموزش و پرورش و علوم
در گذشته وقتی طلبه وارد حوزه های علمیه می شد، اولین کلمهای که میآموخت می توانست در مقابل آن علامت سوال بگذارد و در آن مورد بحث و اشکال کند و همچنین در موضوعات درسی بحث و جدل وجود داشت. اگر چنین برنامه ریزی هایی در مباحث آموزشی کشور از پایه های ابتدایی آغاز شود و در دبیرستان تقویت شود و در دوران دانشگاه به اوج برسد بسیار می تواند به روال آموزشی کمک کند.
فعالیت های آموزش و پرورش در کار وزارت علوم تاثیر مستقیم دارد و نیاز به هماهنگی میان این دو وزارتخانه بسیار اهمیت دارد و برنامه های اساسی شان باید با هماهنگی هم طراحی شود. امروز خوشبختانه ما در رشته های زیادی در سطح دنیا حرف هایی برای گفتن داریم.
معیار تقدم در حوزه های علمیه در گذشته علمیت بوده است اما علاوه بر اینها تهذیب و اخلاق نیز بسیار مطرح بوده است. مرحوم شیخ محمدتقی آملی میفرمود من از وقتی خودم را شناختم درس میخواندم اما در کنار درس روی نفس خود نیز کار میکردم. نکته مهمی که در دانشگاه باید وجود داشته باشد این است که علمیت باید جایگاه اول را داشته باشد و البته تحقیق هم جایگاه خود را باز کند.
ما در آموزش و پرورش نسبت به کشورهایی مانند ژاپن و آلمان بسیار عقب هستیم و باید شیوههای جدیدی در پیش بگیریم. ما باید خوبی های دیگران را بیاموزیم. اینکه پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند اطلب العلم ولو بالصین، مشخصا در آن زمان علم فقه در چین وجود نداشته و منظور ایشان فراگیری علوم دیگر بوده است. شیوه های آموزشی گذشته دیگر جوابگو نیست و باید تغییر یابد.
دورانی که جوانان تحت آموزش شما هستند بهترین دوران زندگی شان است. در این دوران جوانان دوست دارند در همه کار ها ورود کنند، شبهه وارد کنند، سوال مطرح نمایند و مطالبهگری کنند. گاهی ممکن است مسلّمات را نیز زیر سوال ببرند اما ما این را یک فرصت می دانیم نه یک تهدید. چون این حالت است که باعث می شود جوانان بیشتر بیاموزند.
البته این روحیه معایبی دارد اما حسن آن بیش از عیبش است و ما نباید انتظار داشته باشیم مخاطب ما همه چیز را بدون بحث بپذیرد. این طریق اسلام نیست و لذا امام صادق (علیهالسلام) با افرادی که مادی و منکر خداوند متعال بودند (مانند) نیز بحث می کردند.
یکبار که ابن ابی العوجا با جناب مفضل، از شاگردان امام صادق (علیهالسلام) مناظره می کرد، جملاتی را گفت که باعث شد مفضل به او بد و بیراه بگوید. او خطاب به مفضل گفت من با استاد شما هم بارها نشستهام و بحث کرده م اما او هیچگاه از دايره ادب خارج نشده و هرگز به من تندی نکرده است. به خوبی به سخنان من گوش می کند و به آرامی پاسخ مرا می دهد و جواب های او مرا اقناع می کند.
ما مباید از پرسش داشتن دانشجویان ترس داشته باشیم. چه در امور مذهبی و چه در امور سیاسی. در دنیا سیاست کشور ها را دانشگاه ها تصویر می کنند. در انقلاب نیز دانشگاه در کنار حوزه نقش بسیار موثری داشت و اگرچه در ابتدا تفکرات غالب مبارزین دانشگاهی افکار چپی و ماتریالیستی بود، اما به هر حال این روال به تدریج و به دلیل تلاش های فراوان گروه های اسلامی وضع به آن شکل نماند و مرحوم مهندس بازگان و مرحوم دکتر سحابی و بعد ها شهید مطهری رحمةالله علیه نقش ویژه ای در این امر داشتند.
اکنون نیز ما باید جواب اقناعی به دانشجو داشته باشیم و در مقابل جوانانمان به جز قانع کردن آنها با مطالب منطقی چاره دیگری نداریم.
منطق، مدار افکار و عقاید تشیع
خوشبختانه ما در مذهب تشیع تمام افکار و عقایدمان بر اساس منطق استوار است و لذا با رویه منطقی می توانیم با مخاطب برخورد کنیم. مسئله این است که چه کسانی از حوزه در دانشگاه حضور داشته باشند و مفاهیم اسلامی را به چه شکلی مطرح کنند.
برخی از حوزویانی که در دانشگاه حضور دارند افراد بسیار خوبی هستند اما گاهی بی سلیقگی میکنند. این افراد باید روحیه دانشجویان را بشناسند و درک کنند که دانشجو چه خصوصیاتی دارد و اگر سوال و اشکالی هم میشود باید با دانشجو با آزاداندیشی برخورد کنند. کنجکاوی و سوال مقدمه برای فهم است و تا اینها نباشد شناخت حاصل نمی شود.
اینکه در کار با دانشجو با تنگنظری برخورد کنیم نیز اشتباه است. ممکن است گاهی در دانشگاه ها شعار های سیاسی حتی مخالف هم سر دهند اما ما باید تحمل خود را بالاتر ببریم و با منطق قوی خود موارد و مسائل را برای آنها حل کنیم. مباحث زیاد یا کم در کشور وجود دارد و ما نباید خیال کنیم اگر دانشجویی در دانشگاه مطلبی گفت حتما مورد خاصی دارد.
ما در جنگ نمونه هایی را دیدیم و حتی کسانی که مخالفت های شدیدی هم داشتند، تفنگ در دست گرفتند و به جبهه ها شتافتند و امروز هم اگر مثلا جنگی رخ بدهد همین جوانان هستند که در مقابل دشمن خواهند ایستاد. اعتقاد به امام حسین (علیه السلام) و عاشورا جزئی از فرهنگ ما ایرانی ها شده است و این فرهنگ در همه افراد تا حدودی نفوذ دارد که در بزنگاه ها همه ما را همراه کند.
همه ما باید سعی کنیم عملکرد خود را اصلاح کرده و بین معیارها و اعمال افراد تفاوت قائل باشیم و اگر از یک روحانی اشتباهی دیدیم، فعل او را به همه روحانیون نسبت ندهیم چون او معیار دین و مذهب و روحانیت نیست.
مشکلات اقتصادی، اهم مشکلاتی که دانشگاه می تواند حل کند
اگر آینده علمی کشور بخواهد آینده شاخصی باشد، نیاز به حرکت جدی احساس می شود. ما در مباحث مختلف خصوصا مباحث اقتصادی دچار مشکلات زیادی هستیم که متاسفانه نمایندگان مجلس شورای اسلامی هم جوابگوی مسائل نیستند. یکی از مشکلات ما بانک ها هستند و بحث اسلامی کردن هم به واقع اسلامی کردن نبوده است. وقتی جوان دانشجو از من می پرسد چگونه می شود جریمه دیرکرد 60 درصدی که بانک های ما می گیرند عقود اسلامی است ولی نیم درصدی که اروپایی ها می گیرند ربا است، چه جوابی باید بدهم؟ کسانی که در دولت و مجلس تصمیم می گیرند باید نگاهی به دانشگاه داشته باشند و از این ظرفیت بزرگ هم استفاده کنند.
اقتصاد مانند شیمی و فیزیک یک علم است
مطلبی که بنده بارها گفته ام این است که ما اقتصاد اسلامی نداریم. اقتصاد مانند فیزیک و شیمی یک علم است و اسلام ارشاداتی در این باب دارد. اما اقتصاد قواعد خود را دارد. اینکه تورم را چطور کاهش دهیم یا رشد اقتصادی را چگونه بالا ببریم نه آیه ای در این موارد هست و نه روایتی.
اینها قواعدی است که عقلا در جوامع دانشگاهی دنیا ترسیم می کنند. البته منظور ما آن مکتب سرمایه داری فریدمن و مکتب شیکاگو نیست بلکه امروز در دنیا تلاش ها بسیاری در امور اقتصادی صورت گرفته است. ما هم در دانشگاه اساتید بزرگی داریم که میتوانند در حل مشکلات کشور نظرات راهگشایی ارائه دهند و اساتید دانشگاه ها باید در سیاست های اقتصادی سهم داشته باشند. حتی می توان با طرح های دانشجویی از قشر دانشجو نیز در این زمینه بهره برد.
عدم درک جایگاه دانشگاه در بین صاحبان صنایع
هنوز در بین صاحبان صنایع ما نقش دانشگاه جا نیفتاده است. زمانی بود که کره جنوبی مطرح نبود و ما از آنها مطرحتر بودیم. اما اکنون آنها محصولاتی تولید میکنند که روز به روز دارای کیفیت های بالاتر و تجهیزات قوی تری هستند و با قیمت های ارزان تری نیز ارائه می شوند. این چیزی نیست به جز بها دادن به دانشگاه و کارهای تحقیقاتی دانشگاهیان. ما نیز باید برای صاحبان صنایع جا بیندازیم که اگر به دانشگاه راهی برای ورود به این عرصه ها بدهند، هم کیفیت بالا خواهد رفت و هم تولید به صرفه خواهد شد و برای تولید کننده و مصرف کننده نتایج بهتری خواهد داشت. تولید کننده ما احساس نیاز ندارد که در کنار مدیر تولید و مدیر فروش، مرکز تحقیقی راه اندازی کند که راه ارتباطی با دانشگاه ها باشد.
متاسفانه ما چیزی به نام مرکز تحقیقاتی که در کنار مراکز اقتصادی به ارتقای سطح کیفی کمک کنند نداریم. شما موظفید در دانشگاه ها راه صحیح را ارائه دهید تا اگر تولید کنندهای خواست، بداند از چه نقطه ای وارد شود و اگر هم نمی خواهد کسانی را بفرستید تا به آنها القا بکنند که این به نفع آنهاست.
نظام حاکم بر جهان امروز، نظام تبعیض است
در سیاست هم همینطور است. ما میخواهیم در آینده توان و قدرت خود را در برابر بیگانگان حفظ کنیم. طرف مقابل ما دارای منطق نیست و مثلا برجام را به هم می زند و دوباره درخواست مذاکره می دهد. در بحث کنترل سلاح اتمی کدام کشور بزرگ تن داده است که کشور های کوچک بخواهند تن بدهند. نظام جهان نظام تبعیض است. ما باید بتوانیم در چنین جهانی از منافع خود و منافع 500 میلیون شیعه ای که چشمشان به ایران است دفاع کنیم و باید سیاستمدارانی تربیت کنیم که بتوانند در سخت ترین شرایط بهترین تصمیم ها را بگیرند. این بار بر دوش دانشگاه است.
تقاضای من این است که شما به شیعیان جهان عنایت خاص داشته باشید. شیعیان هند، افغانستان، لبنان، عراق، پاکستان و... اینها توان علمی خوبی دارند و جایی برای بروز توانایی هایشان وجود ندارد و باید بورسیه ها و تشویق هایی برایشان در نظر گرفته شود. عربستانی ها در افغانستان هزینههای بسیاری در زمینههای علمی کردهاند اما جای فعالیتی ما در این زمینه خالی است.
کار کردن برای اینها ارزشش را دارد چون هر کدام از اینها در آینده اگر در جامعه خود شخصیت اثرگذاری بشوند، آنگاه می توانند منشا تحول باشند و این بستگی دارد که آموزش های لازم را ببینند. ما می خواهیم در دنیا اسلام اصیل را عرضه کنیم و چنین فعالیت های ما را در این هدف یاری می کند.
جای انتقاد و تخریب عوض نشود
زحماتی که شما به خرج می دهید فقط اقتضای یک شغل نیست بلکه یک عبادت است و نتایج آن می تواند ثمرات درخشانی برای اسلام و مسلمین باشد و در دنیای اسلام تاثیرات بزرگی بگذارد. از شما میخواهم که انتقادات و نظرات دیگران را هم با تحمل بالا بشنوید. به هر حال جهات مثبت و منفی همه جا وجود دارد و تخریب هایی هم که میشود و زحماتی که نادیده گرفته می شود را خیلی جدی نگیرید. متاسفانه در جامعه ما برخی به جای انتقاد سازنده به تخریب روی می آورند که این از مشکلات ماست و از شما می خواهیم اینها را تحمل کنید.
این کشور به هر حال کشور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است و ایشان عنایت ویژه ای به این مملکت دارند و این مردم، بسیار شریف هستند و کار برای این مردم واقعا ارزشمند است.
اسلام آوردن ایرانی ها با مسلمان شدن مردم باقی مناطق فرق داشت. ایرانی ها صاحب تمدن بودند، یعنی دارای نظام فکری بودند که برای حقوق بشر ارزش قائل بوده است و منشور کورش نیز نشاندهنده این تمدن می باشد. و لذا ایرانیان نخبهگان اسلام را انتخاب کردند. ایرانی ها علی (علیه السلام) شناس و حسین(علیه السلام) شناس شدند به دلیل اینکه از قبل تمدنی داشتند که زمینه این انتخاب بود. این مردم ارزش این را دارند که برایشان خدمت کرد و ما دعا می کنیم به دست شما فعالیت هایی صورت بگیرد که برای این مردم و برای اسلام ماندگار باشد و افراد توانمندی توسط شما تربیت بشوند. خدمت برای این مردم بسیار ماجور است و ما برای شما در تمام شئون دعا می کنیم.